این روزها همه از امید مینویسند. از اینکه امسال برای پانزدهمین سال متوالی اتفاقا چند روز زودتر از مدتهای مشابه طی سالهای قبل در تالاب فریدونکنار فرود آمد. پرندهای که تنها بازمانده گله غربی درناهای سیبری است و این حقیقت تلخ واقعیت دارد که بعد از او نسلِ جمعیت غربی درناهای سیبری به طور کامل […]
این روزها همه از امید مینویسند. از اینکه امسال برای پانزدهمین سال متوالی اتفاقا چند روز زودتر از مدتهای مشابه طی سالهای قبل در تالاب فریدونکنار فرود آمد. پرندهای که تنها بازمانده گله غربی درناهای سیبری است و این حقیقت تلخ واقعیت دارد که بعد از او نسلِ جمعیت غربی درناهای سیبری به طور کامل منقرض خواهد شد.
گروه شرقی اما گروهی ۳ هزارتایی است و راه دیگری را انتخاب کرده که به چین میرسد. جمعیت شرقی، احتمالاً تنها گروه موجود از درنای سیبری باشد. این گروه تابستان را در شرق سیبری زادآوری کرده و برای زمستانگذرانی به شرق چین میآید. زیستگاه زمستانی آنها دریاچه پویانگ و اطراف آن است.
گروه مرکزی هم راه قزاقستان را در پیش میگیرد و به هندوستان میرسد. از گروه مرکزی در سال ۱۹۹۲ تنها یک جفت باقی مانده بود و آخرین آنها آخرین بار در سال ۲۰۰۲ دیده شد. به احتمال قوی گروه مرکزی منقرض شده است. پادشاه اولجا کله نیز در سال ۸۸ تنها به ایران آمد؛ بیجفت.
بیایید به دوازده سال پیش بازگردیم. در سال ۱۳۸۶ سه درنای سفید سیبری به تالابهای ایران بازگشتند که در آن سال یکی از درناها شکار شد. پس از آن در سال ۱۳۸۷، دو درنای دیگر که جفت بودند، مسافتی طولانی از سیبری پرواز نموده و در فریدونکنار به زمین نشستند.
درناها پرندگانی تک همسر هستند. در آن زمان جفت ماده به دلایلی جان خود را از دست داد (خیلیها معتقدند که او نیز شکار شده است) و جفت نر، تنها ماند. سال بعد خبری از درنای نر بازمانده نبود. تا اینکه دو سال بعد از سال ۱۳۸۷، شاهد ورود دوباره و تعجب برانگیز درنای امید به ایران بودیم. بعدها با رفتاری که جفت نر از خود در طی سالهای آینده نشان داد، نام این جفتِ پرنده درنا را «امید و آرزو» نامیدند. امید که هم اکنون تنهاترین بازمانده از نژاد خود در این مسیر پروازی است، هر ساله به تالابهای فریدونکنار باز میگردد و امید را در دل عاشقان به طبیعت زنده مینماید.
در حقیقت آخرین گروه درناهای سیبری که در ایران تعدادشان به ثبت رسیده و مشاهده شدهاند، گروهی شامل ۱۶ درنا بودند. گروهی که هم اکنون از آنها، تعداد تنها یک درنا باقی مانده است. درنای امید هر ساله در محدوده زمان مشخصی که عموما فصل پاییز میشود، از منطقهای در غرب سیبری به جنوب آسیا در تالابهای حاشیه جنوبی دریای خزر مهاجرت مینماید.
طول این پرنده ۱۳۵ سانتی متر بوده و هیچ شناسه مشخصی نسبت به دیگر درناها ندارد. صدای درنای امید به نسبت دیگر درناها در جهان آرام تر اما رسا و بیشتر شبیه کروک کروک است. درنای امید حدود ۲۱ سال سن دارد.
تاریخ مهاجرت درناها به ایران
اولین گزارش ثبت شده از درناها در ایران مربوط به سال ۱۳۵۴ و حدود ۱۸ درنا بوده است. بر طبق گزارشاتی که در گذشته به ثبت رسیده است، در حدود بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۷ تنها ۱۰ الی ۱۲ پرنده درنای مهاجر در ایران شمارش شده است. در سالهای بعد از آن این میزان کمتر شد و در نهایت در سال ۱۳۸۵ تنها دو درنا به ثبت رسید که هم اکنون یک درنای سفید سیبری باقی مانده است.
پرنده نگاران و طبیعت دوستان به همراه اداره روابط عمومی محیط زیست مازندران هر ساله ورود این پرنده را انتظار میکشند و دنبال مینمایند. حدود ۳ سال پیش ورود درنای امید به تالاب فریدونکنار دیر اتفاق افتاد. به طوری که باعث ناراحتی و وحشت طبیعت دوستان شد. همه تصور نمودند که این درنا هم نابود شده و دیگر به ایران نمیآید. وجود آلودگیهای این منطقه باعث شده تا تهدید و خطری برای این نوع پرنده و مهاجرت آن محسوب شود. تا اینکه پس از دو ماه تاخیر در آذرماه آن سال، دوباره امید به ایران بازگشت.
تالاب فریدونکنار یکی از تالابهای مهم ایران بوده که در فهرست تالابهای بین المللی جهان به ثبت رسیده است و بیش از ۵ هزار هکتار وسعت دارد. متاسفانه تالابهای فریدونکنار بیشتر به عنوان منطقه شکار برای مردم مازندران و شکارچیان محسوب میشود و یکی از دلایل نابودی دسته درناهای غربی سیبری همین موضوع است.پروژهای ناتمام!
پروژه درنا برای حفاظت از آخرین درنای سیبری در میان اراضی کشاورزی و شالیزارهای مردم شکل گرفت. شالیزارها تالاب ملی شدند تا در سایه این اتفاق سرنوشت آخرین بازمانده گروه غربی با شکار رقم نخورد اما اتفاق دیگری افتاد. پروژه احیا، استفاده از سلاح شکاری را در تالاب ازباران و فریدونکنار و سرخرود ممنوع کرد. اسلحههای شکاری که غلاف شد، آرامش کاذب منطقه را فراگرفت. صدای شلیک گلوله شکارچیها در هر منطقه از مازندران که بلند میشد، پرندگان مهاجر بیشتری را به سوی فریدونکنار سوق میداد.
مسأله تا جایی پیش رفت که هر سال انجمنهای مردمنهاد برای گرسنه نماندن پرندگان مهاجر به ویژه جمعیت غازها دانه میخریدند. این آرامش کاذب یک روی وحشتناک داشت. کشاورزان دامگاهها را برای صید آرام و خاموش مهاجران میلیونی زمستان فریدونکنار تدارک دیدند. دامهای هوایی، آسمان فریدونکنار را برای پرندگان ناامن کرد.
پیش از آنکه پروژه درنای سیبری، منطقه را برای فرود امید امن کند، شکارچی با تفنگ به شکار میرفت و با هر شلیک یک پرنده را میزد و صدها پرنده را فراری میداد اما پس از سکوت تفنگها، دامگاهدارها در کمال آرامش با یک تور هوایی و در یک حرکت نزدیک به ۵۰۰ بال پرنده را که خیلی از آنها درحال انقراض هستند، شکار میکنند. در این فصل، کشتار پرندگان آنقدر ادامه مییابد که رسانهها از آن به نام قتلعام پرندگان یاد میکنند.
قتل عام پرندگان مهاجر و بازار چندمیلیاردی فریدونکنار در یک دهه اخیر به یکی از بحرانهای محیط زیست ایران تبدیل شده است. رسمی شوم که دارد به دیگر زیستگاهها هم سرایت میکند و در چند سال اخیر پرندگان مهاجر خوزستان را هم نشانه رفته است! بازار فروش پرندگان فریدونکنار دامنه وسیعی پیدا کرده و برخی از مسئولان استانی از جمله بعضی از نمایندگان از این بازارها و فروش پرندگان دفاع میکنند. ورود دستگاههای قضایی مثل قوه قضائیه و دادستانی کشور هم در چند سال گذشته نتوانسته جلوی این بازار رو به گسترش را بگیرد. دامنه شکارچیان و کشاورزانی که هر سال حساب ویژهای روی شکار پرندگان مهاجر بازمیکنند افزایش مییابد.
نماد امید ایرانیان
اردیبهشت سالجاری بود که «سمیه رفیعی» رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس یازدهم خبر از تعطیلی بازار فریدونکنار برای همیشه داد. او گفته است: «فروش غیرقانونی انواع پرندگان وحشی در این بازار غیرقانونی از حدود یکدهه قبل موجب افزایش قابلتوجه شکار غیرمجاز پرندگان مهاجر شده است. پیش از این، فروش پرندگان حمایت شده به خصوص در فصول مهاجرت بسیار محدود و بهصورت زیرزمینی انجام میشد. متأسفانه با ایجاد بازار پرندگان فریدونکنار بهصورت غیرقانونی ضمن افزایش تقاضای خرید پرندگان حمایت شده و ایجاد چرخه مالی بالا، عملاً این محل به محملی برای فعالیتهای غیرقانونی تبدیل شده بود که بعضاً مورد حمایت برخی افراد بانفوذ نیز قرار میگرفت.»
به گفته رفیعی و با نظر مثبت قوه قضائیه و دستور مقام محترم قضایی مقرر شد ضمن افزایش عوامل انتظامی و نیروهای محیطبانی از ورود خودروهای حامل پرندگان صید شده غیرمجاز از شهرستانها و استانهای همجوار به شهرستان فریدونکنار و ادوات صید جلوگیری شده و با متخلفان در این زمینه بشدت برخورد شود.
این خبر خارج از فصل شکار اعلام شد و بسیاری به اجرا شدن آن به دیده تردید مینگرند. آنها ذینفع بودن برخی از افراد بانفوذ منطقه، دامنه درگیری تعداد بالای شکارچی محلی و پیامدهای اجتماعی را از جمله دلایلی میدانند که اجازه نمیدهد حامیان محیط زیست به نتیجه بخش بودن این ممنوعیت امیدوار باشند.
حالا امید، تک درنای سیبری، دوباره برگشته و بزودی زمستان فریدونکنار میزبان مهاجرانی میشود که نمیدانند دامگاههایی که در آن فرودمیآیند ممکن است آخرین نقطه زندگی پروازشان باشد. باید ماند و دید که آیا این ممنوعیت میتواند امسال از کشته شدن چندین و چندهزار بال پرنده مهاجر جلوگیری کند یا بازار فریدونکنار امسال نیز نقطه پایان زندگی بسیاری مهاجران پس از هزاران کیلومتر پرواز است؟ آن هم برای نجات پرندهای که گروهش قربانی همین شکارچیها شدند؛ مهاجری تنها به نام «امید».
امید حالا برای ایرانیان فراتر از یک پرنده معمولی است. شاید چیزی شبیه به یک پرنده اسطورهای مانند سیمرغِ عطار یا ققنوسِ افسانهای که نامش در آینده به عنوان نماد و سمبل امیدواری ایرانیان در تاریخ ثبت خواهد شد.