سرویس سیاسی/ محمدباقر محسنی مدیران، نمایندگان و کارشناسان درخصوص بسیاری از مشکلات مزمن جامعه مانند مصرف بالای آب و انرژی، زباله و پسماند، مدیریت زمان، افزایش مطالعه، ترافیک و طیف گسترده‌ای از مسائل عادت دارند بگویند حل این مشکلات نیاز به فرهنگ‌سازی دارد و البته درست می‎گویند اما  کدام دستگاه زیربستر اصلی فرهنگ‌سازی در کشور […]

سرویس سیاسی/ محمدباقر محسنی

مدیران، نمایندگان و کارشناسان درخصوص بسیاری از مشکلات مزمن جامعه مانند مصرف بالای آب و انرژی، زباله و پسماند، مدیریت زمان، افزایش مطالعه، ترافیک و طیف گسترده‌ای از مسائل عادت دارند بگویند حل این مشکلات نیاز به فرهنگ‌سازی دارد و البته درست می‎گویند اما  کدام دستگاه زیربستر اصلی فرهنگ‌سازی در کشور است جز آموزش و پرورش ؟

این نکته هم درست است که دستگاه‌های دیگری نیز در این بستر فعال هستند اما آموزش و پرورش، محل کانونی و نقطه اصلی است که می‌توان از وی توقع داشت در حوزه‌های مختلف، اقدام به فرهنگ‌سازی کند و کسی با این موضوع، مخالفتی ندارد.    وقتی از فرهنگ‌سازی آموزش و پرورش یاد می‌کنیم قطعاً منظور ما در و دیوار ادارات یا مدارس نیست و همچنین بخش‌نامه‌های اداری و کتب درسی به‌تنهایی نمی‌توانند در این فرایند، نقش‌آفرینی کنند و به‌طور ویژه فضای حاکم بر مدرسه و معلمان و آموزگاران باید در این موضوع، فعال و جلودار باشند. ضمن احترام به کادر اداری و همچنین مدیران ادارات آموزش و پرورش و مدارس لازم است تأکید کنیم آموزگاران و معلمان به‌ویژه در دو مقطع ابتدایی و متوسطه اول در فرهنگ‌سازی نقشی محوری دارند، به شکلی که نمی‌توان به معلم، بی‌تفاوت بود و شأن و جایگاه وی را منکر شد و توقع داشت فرهنگ‌سازی منعقد گردد. امروز وضعیت معلمان و آموزگاران از نظر منزلت اجتماعی و رفاه اقتصادی در چه سطحی است ؟ کدام معلم می‌تواند بدون پناه بردن به شغل دوم و سوم زندگی روزانه خود و خانواده خود را تمشیت کند ؟ چند درصد از تسهیلات رقم بالا با سود و اقساط نازل که برخی دستگاه‌ها  برای حمایت از کارکنان خود درنظر می‌گیرند طی چهار دهه‌ای که از انقلاب سپری شده است، برای معلمان و آموزگاران درنظر گرفته شد ؟ با کدام مبنای عقلانی و اصول عدالت و برابری، حقوق و دستمزد برخی وزارتخانه‌ها مانند نفت باید چند برابر آموزش و پرورش باشد و در پاسخ به آنان بگویند آموزش و پرورش یک دستگاه مصرف‌کننده است و فلان وزارتخانه، تولیدکننده؟ با چه منطقی باید به مدیران و نمایندگان فهماند که آموزش و پرورش یک دستگاه تولیدکننده است و نیروی انسانی، محصول نهایی وی است که به بازار عرضه می‌شود و ماده اولیه توسعه یک کشور -یعنی انسانِ توسعه‌یافته- در دستان آموزش و پرورش است ؟ چرا برخی مدیران و نمایندگان در پاسخ به نقدها و اعتراضات صنفی این قشر شریف، به آنان می‌گویند چون تعداد شما زیاد است، هر نوع برنامه خدماتی و حمایتی، برای دولت هزینه‌دار است بنابراین دولت‌ها با آن مخالفت می‌ورزند ؟    چرا مدیران حرف‌ها، اداها و ادعاهایی‌که از امروز ۱۲ اردیبهشت تا پایان مراسم‌های مختلف هفته معلم در جلسات رسمی و مقابل دوربین‌ها بر زبان می‌آوردند را ظرف چند روز فراموش می‌کنند و در طول سال به گونه‌ای رفتار می‌کنند که گویا برای کارِ پر از رنج و مسئولیت آموزگاران و معلمان هیچ ارزشی قائل نیستند ؟  و در نهایت این‌که چرا  مدیران، نمایندگان، دولتمردان و سیاسیون گلایه دارند دانش‌آموزان نسل جدید در حال فاصله گرفتن از گفتمان انقلاب هستند و از آموزش و پرورش و همچنین معلمان، مستمراً می‌خواهند بلندگوی نظام در مدارس باشند و آموزه‌های اخلاقی و سیاسی و پیام انقلاب را به نسل جدید دهه نود، بی‌کم‌وکاست منتقل کنند آن هم در شرایطی که  خودشان درخصوص معیشت و منزلت آموزگاران و این حقیقت تلخ که آموزگاران و معلمان، حداقلی‌بگیران کشور هستند و حقوق بازنشستگان فرهنگی کفاف ده روز زندگی آنان را نمی‌دهد، سکوت می‌کنند و چیزی نمی‌گویند ؟       امروز روز معلم است اما گوش معلم پر است از تحسین و تمجیدهایی که از بلندگوهای رسمی طی یک هفته آینده پخش می‌شود. امروز روز معلم است اما این روزها معلمان و آموزگاران تنها کسانی هستند که ابداً دوست ندارند کسی از نمایندگان و دولت‌مردان این روز را به آنان تبریک بگوید، همان افراد متمول و دولت‌مندی که زندگی معلمان را به این روز کشاندند و در این گزاره آزاردهنده که معلمان تبدیل به قشری زیرخط فقر شدند، مقصر هستند. با همه احترامی که برای شغل شریف معلم، قائل هستیم باور داریم روز معلم را نباید به معلمان تبریک بگوییم و برعکس باید این روز را به دولت و مجلس تسلیت بگوییم که طرح رتبه‌بندی را با یازده سال تأخیر و با کسر برخی ارقام و حذف برخی بندها، اجرا و طرح همسان‌سازی حقوق بازنشستگان فرهنگی را به بهانه کسری بودجه  بلاتکلیف رها کردند اما در همین بودجه که با کسری و ناترازی مواجه است، حقوق برخی دستگاه‌های خودی و بی‌خاصیت مانند صدا و سیما را چندین برابر افزایش دادند.    نکته آخر این‌که  تا روزی‌که معیشت آموزگاران و معلمان تراز نشود و منزلت آنان ارتقا نیابد، نمی‌توان در هیچ بخشی انتظار داشت فرهنگ‌سازی در جامعه محقق شود و همچنین گسست یا شکاف بین‌نسلی که می‌توانست توسط معلمان و آموزگاران کنترل شود، همچنان ادامه خواهد یافت چون معلمان در کلاس درس، دغدغه حوایج و ضروریات اولیه یک زندگی معمول را دارند.