یکی از مدیران ارشد استان اخیراً مدعی شده بود با توجه به ناترازی بین تولید و مصرف برق و گاز، ما چارهای نداریم جز اینکه مصرف خود را مدیریت یا اینکه خاموشی و قطعی اجباری را اِعمال کنیم، همه دانش و خلاقیّت «مدیرانِ دیروز» از مدیریت همین است این در حالی است که در همه […]
یکی از مدیران ارشد استان اخیراً مدعی شده بود با توجه به ناترازی بین تولید و مصرف برق و گاز، ما چارهای نداریم جز اینکه مصرف خود را مدیریت یا اینکه خاموشی و قطعی اجباری را اِعمال کنیم، همه دانش و خلاقیّت «مدیرانِ دیروز» از مدیریت همین است این در حالی است که در همه دنیا، در چنین موقعیتی، ضمن توصیه به مردم برای مدیریت مصرف، تلاش میکنند تولید برق و گاز را افزایش دهند، امری که امروزه هم با مشارکت مردم امکانپذیر است و هم از نظر امکانات و استعدادهای طبیعی جمهوری اسلامی ایران، دور از دسترس نیست.
مشکل ما این است که مدیرانی بر مصادر کار هستند که زاویه نگاهشان به انسان و جهان، زاویه نگاه پنج تا ده دهه قبل است و به همین دلیل، توانایی درک مشکلات و چالشهای امروز را ندارند و عقلشان قد نمیدهد برای فردا برنامه بریزند و دامن کشور و مردم را از مشکلات دور نگاه دارند و منتهای اقدامشان برای تدبیر مشکلات مربوط به کمبود گاز و برق، قطعی اجباری در زمستان و خاموشی اجباری در تابستان است اقدامی که در ذهن بسیط و تکیاختهای این مدیران چه بسا هوشمندانه به نظر میرسد اما تبعات و عوارض این تصمیم بر اقتصاد، صنعت و معیشت کارگران چیست ؟
مازندران ازجمله استانهایی است که در سال بیش از ۲۰۰ روز آفتابی دارد و با توجه به وجود سقفهای وسیع شیروانی بهویژه در مناطق و نواحی روستایی، ازجمله استانهایی است که استعداد بالایی برای تولید برق خورشیدی با مشارکت مستقیم مردم دارد و اگر به مدیران بگوییم چرا این مسیر را باز نمیکنید تا بدون اینکه نیاز به ایجاد نیروگاه بزرگمقیاس داشته باشیم که به فضای زیاد و اعتبارات ملی با مصوبه مجلس نیاز دارد، احتمالاً با دهانی باز و چشمانی بسته به ما نگاه میکنند چون ذهنیت آنان که هیچ نسبتی با جهانِ امروز ندارد، قادر به درک آنچه که میگوییم نیست.
ما چارهای نداریم جز اینکه به سمت افزایش تولید برق با کمک خورشید بهعنوان منبعی نامیرا و تجدیدپذیر، بهویژه اینکه کاهش نزولات آسمانی، کاهش تولید برق آبی، آلاینده بودن تولید در نیروگاههایی چون سیکل ترکیبی نکا که در فصولی از سال، از سر ناچاری به مازوتسوزی میافتند، راهی جز این برای ما نگذاشته است اما مدیران ما که از دریچه دیروز به دنیا نگاه میکنند نمیدانند امروز سلولهای خورشیدی در تولید برق در بسیاری از کشورها، نقش اساسی بازی میکند و حتی کشوری چون سوئد که تعداد روزهای آفتابی آن در سال حدود یک سوم مازندران، گیلان و گلستان است نیز چند سال قبل آخرین نیروگاه اتمی خود را خاموش کرد و بخش قابلتوجهی از انرژی مصرفی مورد نیاز شهروندان خود را از همین مسیر تأمین میکند. رهبر انقلاب با تعیین شعار سال، راهبرد و استراتژی تعیین میکند و نمایندگان و مدیران دولتی در سطح کشور و در استان مازندران، موظّفند برای رسیدن به این راهبردها، راهکار اجرایی تعریف و برابر آن عمل کنند، اما جای تأسف است که بگوییم قطعی گاز و خاموشی بیشترین آسیب و ضربه را به بخش تولید زده است تا جاییکه تولیدکننده توان پرداخت هزینههای خود را ندارد.
نکته ترسناک ماجرا این است که گرما و سرما و افزایش مشترکان گاز و برق رو به افزایش دارد، در حالی که تولید برق و گاز، ثابت است یا روندی کاهشی دارد و به نظر میرسد هر سال بیش از سال قبل این ناترازی تشدید خواهد شد و با توجه به اصراری که مدیران که نفسشان از جای گرم بیرون میآید و از آه سرد قاطبه شهروندان بیاطلاع هستند، بر فرزندآوری و تشکیل خانواده دارند، باید منتظر بود و در طی سالهای آینده این قطعیهای اجباری، افزایش یابد و از آنجاییکه انتخاب اول آنان برای قطعیهای اجباری، تولید و صنعت است، روشن نیست چه بلایی بر سر تولید و صنعت خواهد آمد. مدیران ارشد استان که هرگز در عمر خود تولیدکننده چیزی جز ادعاهای گزاف نبودند، نمیدانند یکی از آفتهای تولید در همین مازندران، افزایش قیمت تمام شده و تحمیل هزینههای اضافی بر تولیدکننده است و با توجه به بازار کمرمق و مسیرهای صادراتی که با تحریمها، مینگذاری شدند، اگر یکی از تولیدکنندگان و صنعتگران به این مشکل دچار شود، هیچ کمککنندهای را در میان مدیران نمیبیند و ناچار است سراغ بانکهایی برود که تسهیلات سرمایهدرگردش را با سود بالای بیست درصد به سرمایهگذار میدهند و درصورت تأخیر نیز باید در انتظار تملّک دارایی و ورشکستگی کامل بود، موضوعی که در مازندران، بسیار شاهد آن بودیم.
طی این سالها با توجه به عدم سرمایهگذاری بهموقع و درست در زیرساختهای صنعت برق، از اردیبهشت برنامههای متعددی برای مدیریت مصرف برق به اجرا در آمد این در حالیاست که عمده این برنامهها معطوف به کنترل مصرف در بخشهای تولید و صنعت استان بوده و ترتیبی اتخاذ شد که مصرفکنندگان عمومی بهخصوص خانوارها بههیچوجه دچار کمبود در این حوزه نشده و خاموشی نگیرند. همانگونه که گفته شد دولت غافل از پیامدهای درازمدت قطع برق واحدهای تولیدی فقط به تخفیف نارضایتیهای احتمالی عمومی تمرکز کرده غافل از آنکه نتیجه سختگیری بر تولید کشور علناً مخالفت با شعار سال مقام معظم رهبری در زمینه افزایش تولید است. مدیران دولتی تا ایجاد یا اصلاح زیرساختها که وظیفه اصلی آنان نیز محسوب میشود میتوانند با تصحیح در خطوط انتقال و بهروز کردن برخی تجهیزات مانع هدررفت انرژی شوند و بیش از این کشوری را که بر کلانترین منبع انرژی جهان مستقر است مضحکه بیگانگان نکنند. ضعف در مدیریت ارشد و کمبود در بخش تامین مالی پروژهها کاملاً مشهود است و باید چارهای برای آن اندیشید و لازم است در این چارهجویی فشار بر واحدهای تولیدی آخرین پاسخ به کمبودها باشد که در رویکردی عجیب متاسفانه سالهاست اولین انتخاب دولت برای مقابله با این نارساییها است.
در چنین شرایطی «دکتر مجتبی رضوی» رییس خانه صنعت، معدن و تجارت استان مازندران که خود نیز از تولیدکنندگان و فعالان شناختهشده بخش خصوصی است دست به قلم شد و طی نامهای از استاندار مازندران ضمن گلایه از قطعیهایی که توسط شرکت توزیع برق استان بر مراکز تولیدی و صنعتی اعمال میشود، سوالاتی پرسید.
متن نامه رییس خانه صمت مازندران را در ادامه میخوانید:
جناب آقای دکتر حسینیپور
استاندار محترم مازندران
موضوع: افزایش روزهای قطعی برق صنایع
چندسالیاست که قطعی برق و گاز در زمستان و تابستان به عادت و عرف بدل شده بهطوریکه دیگر کسی از قباحت و نادرستیش سخنی بر زبان نمیراند. کسی درکی از خسارت مستقیم، عدمالنفع و تاخیری که بهواسطه این کاستیها در ایفای تعهدات تولیدکنندگان ایجاد میشود، نمیگوید. گویی که نداریهامان به عادت تبدیل میشود. ابتکار قطعی یک روز برق در هفته نه از سوی دولت که از سوی تولیدکنندگان به عوض قطعهای بیبرنامه شرکت توزیع برق مطرح و مصوب شد. علیرغم اینکه صنعت مازندران سهم قابل توجهای در مصرف استان و کشور ندارد اما به احترام و البته به جبر پذیرفتیم که بر این سیاق شرکتهایمان را اداره کنیم. اما از قرار بیمبالاتیهای دوستان پایانی ندارد و کمکم از بیمبالاتی به ظلم بدل که این موضوع در درخواست جدید شرکت توزیع برق مبنی بر ازدیاد روزهای قطع برق در سال «رونق تولید و مهار تورم» است.
دولت محترم که به این راحتی و به صرف وثوق به عِرق ملی و تعهد تولیدکنندگان فرمانهای رنگارنگ خود را از کانال توزیع برق استان و به بهانه دستور وزیر نیرو، بر ما میباراند آیا توان آن را دارد به سازمان تامین اجتماعی، اداره امور مالیاتی و بانکهای خود هم دستور توفق و مدارا در وصول مطالباتشان را داده و از آنها نیز همراهی در این وانفسا طلب کند. اصلاً سئوال اساسیتر اینکه اصولاً در این شرایط تادیه تعهدات واحدهای تولیدی به بانکها، تامین اجتماعی-امور مالیاتی و دهها سازمان و نهاد دیگر ممکن میباشد؟
جناب استاندار ! از محضر جنابعالی که عنایت ویژهای به امر تولید دارید، استدعا میشود تا نسبت به این مهم عاجلاً اقدام فرموده تا بهجای فشار به واحدهای تولیدی با کولهباری از تعهدات، تدابیر اصولی و عقلائی اندیشیده و طبعاً از تعطیلی واحدها و آثار مخرب آن بر رشد و توسعه استان شدیداً احتراز نمود/سید مجتبی رضوی؛ رییس خانه صنعت، معدن و تجارت مازندران.