
- منتشر شده در یکشنبه, 28 مرداد 1397 10:30
پای دیو سپید، در بند سیاه مشکلات
- توضیحات

خبرشمال/ مائده مطهریزاده
دماوند، یک قله معمولی نیست. این قله که بلندترین کوه ایران و مرتفعترین آتشفشان آسیا و خاورمیانه است، یک کلهقند بزرگ و نامآشنای ایرانیست، که حتی شاعران این سرزمین اهورایی نیز برای شکرّشکن شدن اشعار نابشان، اندکی از زیباییهایش را چاشنی میکردند تا کام ایرانیان پر از حلاوت و شیرینی شود و حالا گویا قرار است با ثبت جهانی شدنش، این شیرینی، به سراسر دنیا نیز صادر شود.
ثبتجهانی شدن جنگلهای هیرکانی، که اخبار آن در روزهای گذشته در سراسر رسانههای استانی و کشوری بازتاب گستردهای داشت، حتما یکی از بهترین خبرهاییست که میتواند دل میلیونها ایرانی طبیعتدوست را شاد کند.
داستان جهانی شدن آوازه یک جهانِ سبز که 40 میلیون سال از عمر آن بر روی این کره خاکی میگذرد.
اما ما در ایران، منابعطبیعی سرشار دیگری نیز داریم که با معرفی آنها به سراسر جهان، علاوه بر تقویت حصارهای حفاظتی، میتوانیم از مواهب جهانی شدن آنها (اعم از شناخت و معرفی بیشتر آثار طبیعی و بدنبال آن، جذب گردشگر خارجی) نیز بهره ببریم.
دماوند، یکی از همان آثار طبیعی منحصربفردیست که در سیزدهم تیرماه سال ۱۳۸۷ به عنوان نخستین اثر طبیعی ایران در فهرست آثار ملّی کشور ثبت شد. کوه دماوند همچنین از سال ۱۳۸۱ به عنوان «اثر طبیعی ملّی» در شمار مناطق چهارگانه ارزشمند از نظر حفاظت محیطزیست قرار گرفته است.
*کوه مشکلات دماوند
اما این قله زیبا و باشکوه که بسیاری از ایرانیان، دستکم بارها و بارها تصاویری از آن را در کتابهای درسیشان و جاهای دیگر دیدهاند، اکنون سالهاست که اسیر سوءتدبیرها و غفلتهای از سر سهلانگاری شده است و هرکس با هر روشی که بلد است به آن آسیب وارد میکند.
* معدن کاوی
وجود معدنهای پوکه معدنی که اغلب با مجوز بخش دولتی یا توسط شرکتهای وابسته به دولت در حال بهرهبرداری است، یکی از تهدیدات جدی برای ادامه حیات دماوند است. اهمیت دسترسی به این معادن، کار را به لزوم ساخت جادههای دسترسی متعدد بر بلندیهای دماوند و تخریب پوشش گیاهی منطقه، کشانده است که همه این اتفاقات تلخ، تنها و تنها به این دلیل بر این قله زیبا تحمیل میشود که منافع شخصی عدهای خاص تامین شود!
سالها، برداشت پوكه از معدنهای روباز قرقه و ملار، یکی از نمودهای عینی دستاندازی به این عرصه طبیعی است که سیمای نقرهای این شاهکار خلقت را به سیاهی میزند و حال آنکه پوکه صنعتی، جایگزین مناسبی است که استفاده از آن، از تخریب و نابودی هرچه بیشتر کوه دماوند جلوگیری میکند.
*جاده کشی
در کجای دنیا دیده و یا شنیدهاید که راه دسترسی به یک قله بینظیر را جاده بکشند تا به اصطلاح کوهنوردی برای همگان آسان و لذتبخش شود؟! و کیست که نداند که همه لذت کوهنوردی به همان سنگلاخی بودن و صعبالعبور بودنش است!
این تصور باطل که شاید برخی آن را خدمت به مردم و دوستداران کوه تلقی کنند، در واقع خیانت به دماوند و گذشتگان و نسل حاضر و آینده است، چرا که بیشک، جادهکشیدن همانا و باز شدن مسیر برای دستبردهای بیشتر به اراضی بکر و دستنخورده اطراف نیز همان!
اگر بنا باشد، دماوند را جاده بکشند، اورست با آن همه ارتفاع و صعبالعبور بودن و خطرآفرینی برای مسافرانش، بیش از دماوند در اولویت است و حال باید پرسید آیا به فکر دیگران نرسیده است که چنین خدمتی بکنند یا اساسا ما دچار اشتباه شدهایم؟!
مسلما کسانی که راه دور و دشوار سفر را برای کوهپیمایی در دل زیباییهای دماوند بر خود هموار میکنند، از قبل، فکر همه دشواریهای راه و مخاطرات سفر را کردهاند و از قضا، همین امر نیز آنان را برای فتح قله دماوند ترغیب کرده است و معلوم نیست چرا عدهای از فهم چنین امر ساده و راحتی درماندهاند؟! قطعا، جادههای غير ضروری و بسيار بدساخت كه موجب رانش دامنهها، تکه تکه شدن زيستگاهها، بد منظر شدن محيط طبيعی و سادهسازی دسترسی به مراتع و شكارگاهها میشود، بیهيچ ضابطهای در همین يكی دو دهۀ گذشته، گسترش يافتهاند. نمونه بارز آن، جادهای است كه از قسمت دامنههای جنوبی کوه دماوند تا چال چال، چاک اسكندر و گردنه سرداغ (ارتفاع نزديك به 4000 متر) و از آن جا به سوی شمال كوه میرود. اين جاده كه بدون هماهنگی با سازمان حفاظت محيطزيست و حتی وزارت راه ساخته شده، غيرضروری و مضر به حال منطقه است، و آرامش با شكوه گردنه سرداغ را خدشهدار كرده است.
*چرای بیش از حد دام
چرای بيش از حد دام، در دامنههای این قله مرتفع با از بین بردن پوشش گياهی، موجب فرسايش خاک نیز میشود. آسیبپذیری خاک، با توجه به اينكه عمق مفيد آن در دماوند بسيار ناچيز است و لايههای زيرين، به طور عمده از خاكستر و سنگهای آتشفشانی تشكيل شده، بسيار زياد است. در 15-10 سال گذشته بارها ديده شده كه بارش باران يا ذوب برفها در بهار موجب روان شدن سيل يا بهمنهای پردامنه از گل و لای شده و موجب گلآلود شدن رودخانهها و حتی سد شدن مسير رود هراز شده است. فرسايش خاک اثر تشديدكنندهای بر رانش و لغزش زمين در منطقه زمينلرزهخیز دماوند دارد. اين عامل سبب میشود که هم ارزش مرتعی دامنههای دماوند به سرعت و تا حد جبرانناپذيری كاهش يابد و هم زادآوری طبيعی ماهيان در رودخانهها مختل، و حوضچههای پرورش ماهی دچار آسيب شود. در ضمن، جادههای منطقه نیز بر اثر زمينلغزه و ريزش سنگ و خاک، تخريب و تبدیل به راههای پرخطر خواهد شد.
*زباله
زباله در گوشه گوشه مازندران، به چشم میخورد، اما آنجا که بیش از سایر مناطق به چشم آمده و توی ذوق میزند، در بلندترین جای مازندران، یعنی دماوند است. این قله باشکوه که همه زیباییاش در بکر بودن آن نهفته است، متاسفانه سالهاست که به دلیل حضور انسانهایی که در آبادیهای کوچک و بزرگ کوهپایه های دماوند سکنی گزیدهاند و همچنین وجود سياهچادرهای دامداران به زشتترین شکل ممکن، با زباله تزیین شده است!
نفوذ شیرابه زبالهها در حوزههای آبخیز، از چشمههای جوشان و رودهای خروشان گرفته تا دشتهای متنعم از حوزههای آبریز دماوند، مانند دشت آمل و بابل، را آلوده کرده است.
متاسفانه تنها این بومیان منطقه نیستند که دماوند را به یک زبالهدانی بزرگ تبدیل کردهاند و هرکس که به این حریم زیبا و دوستداشتنی سفر میکند، نیز به گمان اینکه به درون یک زبالهدانی بزرگ قدم گذاشته است، زبالههایش را با خیال راحت و بدون کمترین نگرانی در پای این دیوِ سپیدِ رام و آرام میریزد.
زبالههایی همچون پلاستیک و ... که به دلیل مواد غیرطبیعی و مصنوعی، بهکار رفته در آنها برای سالیان متمادی، در دماوند، کنگر خورده و لنگر میاندازند و البته لکه ننگ این نامهربانی با دماوند نیز تا ابد بر پیشانی ما خواهد بود، اگر بدانیم!
*ثبت جهانی دماوند به نام تهران؟!
اما اینها که گفتیم تنها مشکلاتی نبود که دماوند با آنها دست به گریبان است، بلکه دماوند در سالهای اخیر، یک نامهربانی دیگر را نیز به خود دیده است و آنهم تلاش برای خروج نام دماوند از شناسنامه مازندران بوده است.
متاسفانه در سالهای اخیر بارها مقامات ارشد در تهران که جداسازی فیروزکوه از مازندران به مذاقشان خوش آمده بود سعی بر این داشتند که دماوند را نیز از مازندران گرفته و درست در شرایطی که بحثها بر سر ثبت جهانی شدن دماوند بالا گرفته است، همه چیز را به نام خود تمام کرده و با جابجایی اسمی و مضحک موطن این اثر طبیعی، رسم جوانمردی را در حق او تمام کنند.
حدیث خندهآوری که با توجیه سوءتدبیر و عدم مدیریت درست این عرصه طبیعی از سوی مازندرانیها، توسط مسئولان تهرانی مطرح شده بود و بارها با انعکاس خبری در مازندران و موضعگیریهای جدی مسئولان و نمایندگان مازنی مجلس شورای اسلامی و از همه مهمتر، اعضای شورای شهر رینه آمل و شهرداران آن مواجه شد.
*شهرت جهانی برای گنبد گیتی
خبر ثبت جهانی دماوند به عنوان یک میراث طبیعی با ارزش، از جمله تقاضاهای بهحقّ فرزانه، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران از معاون میراث فرهنگی کشور در نشست هماندیشی برای ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی در چند روز گذشته بود که البته با استقبال بی حد و اندازه طالبیان نیز مواجه شد.
این مقام مسئول که در حاشیه این نشست با خبرشمال گفتوگو میکرد، با ابراز خرسندی از تحقق این هدف والای میراث فرهنگی کشور، گفت: متاسفانه در این سالها شاهد آن بودهایم که هر کسی با هر ابزاری که در دست داشت، به جان دماوند افتاد.
طالبیان با اشاره به اینکه در حال حاضر، مسئولین محلی و ملی، مردم و سمنها، همه و همه باید دست به دست یکدیگر دهند و در فکر ساماندهی دماوند باشند، افزود: ناگفته نماند که این ساماندهی که شامل روستاهای اطراف و راههای دسترسی و ... میشود، یکشبه اتفاق نمیافتد.
معاون میراث فرهنگی کشور با اشاره به بازدید بهعمل آمده از منطقه و با بیان اینکه پادگان رینه، بیش از همه میتواند در این مسیر کمککننده باشد، تصریح کرد: در آخرین بازدید ما از منطقه، مقرر شده بود که شورای اسلامی شهر رینه، همکاریهای لازم را در جهت واگذاری این پادگان به سازمان میراث فرهنگی کشور داشته باشد.
طالبیان، که پادگان رینه را برای تبدیل آن به موزه و مرکز تحقیق و پژوهش در خصوص دماوند از شورای اسلامی شهر رینه مطالبه میکرد در ادامه خاطرنشان کرد: این مکان، بیشک، با تبدیل شدن به یک پایگاه پژوهشی و جمعآوری اطلاعات از دماوند، بیشترین خدمت را در راستای ثبت جهانی شدن این قله باشکوه ایرانی خواهد کرد.
وی، در ادامه با اشاره به اینکه همه چیز به صورتجلسه شورای شهر رینه بستگی دارد تاکید کرد: هرچند که اوضاع مالی سازمان خیلی تعریفی نیست، اما من امروز این قول را به شما میدهم که بلافاصله بعد از اقدام شورای شهر، ما کارها را برای ساماندهی این پادگان در جهت رسیدن به این هدف عالیه آغاز خواهیم کرد تا مکانی باشد برای تضارب آرا و افکار همه کارشناسانی که دل در گرو دماوند و جهانی شدن آن دارند.
این مقام مسئول با بیان اینکه ما حتم داریم که این اتفاق، مورد وثوق و باعث خوشحالی همه مردم، جوامع محلی، کوهموردان مسئولان ارشد استانی، شهرستانی و کشوری خواهد بود، گفت: این بار، نیز همچون سایر مواردی از این دست، به کمک و اجماع و همیاری همه دستگاههای ذیربط دولتی نیازمندیم و تا زمانی که اجماعی صورت نگیرد، هیچ اتفاق مبارکی را شاهد نخواهیم بود.
همه اینها در حالیست که معاون میراث فرهنگی کشور دو سال پیش از این نیز، طی گفتوگویی، با بیان اینکه شهر رینه در بخش لاریجان شهرستان آمل که نزدیکترین شهر به قله دماوند است، به عنوان پایگاه معرفی و ثبت جهانی بام ایران انتخاب شده است، اظهار داشت که قصد دارد فعالیت در این پایگاه را برای جمعآوری اطلاعات و انجام کارهای مربوط به ثبت جهانی دماوند آغاز کند. طالبیان در آن زمان نیز با اشاره به اینکه منتظر است تا مسئولان شهرستان آمل مکانی را در شهر رینه در اختیار میراث فرهنگی برای انجام این کارها قرار دهند تا کارهای زیربنایی و جدیتر برای ثبت جهانی بام ایران هرچه زودتر پیگیری شود، از شورای شهر رینه خواسته بود تا پادگان قدیمی شهر که مدتهاست بدون استفاده باقی مانده، را در اختیار او و میراث فرهنگی قرار دهند تا به عنوان پایگاه معرفی نامزدی ثبت جهانی قله دماوند، راهاندازی شود و با هماهنگیهایی که در سطح ملی صورت گرفته روند کار رو به جلوتر پیش برود.
*کلام آخر
اکنون دو سال از آن زمان میگذرد و معاون میراث فرهنگی، همچنان در رویای در اختیار گرفتن پادگان رینه آمل به سر میبرد و به نظر میرسد، آنطور که مسئولان میراث فرهنگی در کشور، به دنبال ثبت جهانی شدن دماوند هستند، شورای اسلامی شهر رینه و دیگر مسئولان مازندرانی، کمترین اقبالی به این طرح بزرگ ملی، دستکم تا به اینجا از خود نشان ندادهاند.