
- منتشر شده در چهارشنبه, 19 مهر 1396 08:36
سرمايه از ناامني ميگريزد
- توضیحات

خبرشمال/ گروه اقتصادی
کارآفرین کانادایی ایرانیتبار معتقد است سرمایه از ناامنی میگریزد.
اشاره: حسين خسروشاهی کارآفرین کانادایی ایرانیتبار است که دو مدرک در رشتههای حقوق و اقتصاد از دانشگاه تهران دارد. او حامى هنرمندان ايرانى است و در ساخت و حمايت از فيلم سازان ايرانى مقيم كانادا شراكت دارد . خسروشاهی هم حقوقدان است هم اقتصادان و هم كار افرين و از هر كسي بيشتر به موانع حقوقى، اقتصادى و اجرائي سرمايه گذارى در ايران آشنايى دارد.خسروشاهی در سال ۱۹۸۱ در ونکوور اقامت گزید و یک سال بعد در سال ۱۹۸۲، فروشگاههای زنجیرهای الکترونیکی به نام «فیوچرشاپ» را تاسیس کرد. این زنجیره بعداً در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ در سراسر غرب کانادا و انتاریو گسترش یافت.در سال ۲۰۰۶، این خردهفروشی با ۱۱۸ فروشگاه در تمام ۱۰ استان کانادا فعال بود. این خردهفروشی پس از تلاش نافرجامی که برای توسعه در ایالات متحده آمریکا داشت، که حدود یک دهه به طول انجامید، تمام فروشگاههای ایالات متحده آن در سال ۱۹۹۹ بسته شدند.
در مارس ۲۰۰۱، شرکت بست بای، مستقر در آمریکا، فروشگاه فیوچرز خسروشاهی را به قیمت ۵۸۰ میلیون دلار (دلار کانادا) تصاحب کرد. در آوریل ۲۰۰۷، خسروشاهی رئیس هیات امنای موسسه فریزر شد. او هلدینگ پرسیس را در سال ۱۹۸۱ تاسیس کرد. این هلدینگ، سرمایهگذاریهای قابل توجهی در کسب و کار خردهفروشی، املاک و مستغلات و داروسازی در کانادا و ایالات متحده کرده است. خسروشاهی همچنین عضو کمیته اجرایی شورای کسب و کار بریتیش کلمبیا، و از اعضای هیاتمدیره صندوق موقوفه ایگ لیدینگ است. در سال ۲۰۱۲، ارزش خالص داراییهای خسروشاهی يك ميليارد و ۹۴۰ میلیون دلار برآورد شده بود. ثروت خسروشاهی يك ميليارد و ۹۵۰ میلیون دلار برآورد شد. آنچه در ذيل میآید گفتگوى خبرنگار ما با ايشان در رابطه با دل نگرانى سرمايه داران ايرانى خارج است.
* به نظر شما مهمترين نگرانى سرمايه گذاران ايرانى خارج از كشور چيست ؟
ترجييح ميدهم بهجاى سرمايهدار بگوييد كار آفرين، تخصص ما ايجاد شغل است، بيكاري عامل همه فسادها و موجب تباهي است. ما عاشق وطن هستيم و مهمترين ارزوي ما ايجاد كار و اشتغال در كشور است ولي توقع زيادي هم نداريم و توقع حمايت هم نداريم همينكه مزاحمت نباشد كافي است.
* مگر بوده که شخصي سرمايه گذاري كرده و براي او مزاحمت ايجاد كردند ؟
به نظر من يكى از پروژههاى مهم كه ميتوانست سرآغاز سرمايه گذاري بسياري از ايرانيان باشد پروژه هنرمند محبوب، كارگردان توانا، بازيگر ورزشكار، عارف شاعر و جوان نويسنده و سخنور مصطفي كشوري است. او با درايت فهميد كه اگر بخواهد سرمايه ايرانيان را به داخل جذب كند نخست بايد خود اقدام به اين كار كند و محلي را به عنوان نمونه درست كند تا اشخاص بيايند و حس كنند كه وطن آنها آمادگي استقبال از فرزندان دور از وطن را دارد و اغوشش براي استقبال از آنها باز است، متاسفانه پروزه ايشان بعد از شش سال متوقف شده و شنيدم قصد تخريب آن را دارد كه اميد دارم چنین اتفاقي نيفتد. مصطفي هنرمند پاك و عارفي است كه جامعه ايراني كار افرين ايشان را قبول دارد، او كسى است كه به صدهها تبعه خارجى زبان فارسى را تعليم داده تا آنها بتوانند مثنوى معنوى و متون فارسي را بخوانند و با تاريخ ايران و ادبيات كشورمان آشنا شوند اميدوارم با همت مسئولان مربوطه پروژه ايشان بزودي راه اندازي شود و مسلما در مراسم افتتاح آن بسياري از كار آفرينان شركت خواهند کرد.
*توصيه شما به مسولين مربوطه چيست و چه كاري بايد انجام دهند تا رضايت كار افرينان جلب شود؟
توصيه من همان توصيه هاى حكيمانه سعدى است كه در ٧٦٠ سال پيش گفته است.:
نکو بایدت نام و نیکو قبول
نکودار بازارگان و رسول
بزرگان مسافر بجان پرورند
که نام نکویی به عالم برند
تبه گردد آن مملکت عن قریب
کز او خاطر آزرده آید غریب
غریب آشنا باش و سیاح دوست
که سیاح جلاب نام نکوست
كشوري كه مسافران و سرمايهگذاران در ان ازرده خاطر شوند سرنوشتي جز تباهي ندارد . كار آفرين جلب كننده نام نيك است و براي آن مملكت نام نيكو و اعتبار كسب ميكند، اگر تجربههاي مثل تجربه مصطفي كه مورد اعتماد همه سرمايهگذاران است موفق شود قطعا موجب ميشود كه ساير افراد براي كار آفريني به كشور خود هجوم بياورند. من خيلي متأسف شدم كه شنيدم نه تنها مسئولان محلي حمايت نكردند بلکه بسیاری مزاحمت براي ايشان و خانواده محترمشان بهجرم سرمايهگذاري ايجاد كردند. اميد دارم پروژه ايشان كه ميعادگاه كار افرينان است بزودي اغاز بهكار كند.
*سرمايه ايرانيان خارج از كشور چه مقدار است ؟
بيش از دو هزار و500 ميليارد دلار. اكثر اين افراد عاشق وطن خود هستند.
اگر زمينه و شرايط فراهم باشد آنها به كشور خود برميگردند، تصور كنيد 10 در صد اين سرمايه برگردد آثار مشهود آن رفع فقر، بيكاري و كاهش آمار جرايم و خلوتي دادگستري است
*در خارج چگونه از سرمايهگذاران حمايت ميشود ؟
زماني كه من از ايران به كانادا رفتم كل پول من 10 هزار دلار بود گفتم ما سرمايهدار نيستيم كار افرين هستيم.
ما صاحب انديشه هستيم كه وقتي حمايت باشد اين انديشه و فكر بالقوه بالفعل ميشود و توليد ثروت ميكند. باید بگویم در خارج از کشور از کارآفرین با تمام امكانات حمايت ميكنند. تصور كنید همزمان با كلنگ زنى پروژه مصطفي در مازندران يك ايراني يك پروزه در ساحل اقيانوس ارام كلنگ زد و مصطفي هم ميتوانست این کار را انجام دهد. ولي او حتي منزل مسكونياش را به عشق ايران و مازندران فروخت تا در كشور خودش كاري بس مهم را انجام دهد. حال پروژه این ايرانى خارج بهنام كامران و مصطفي در داخل به چه سرنوشتي دچار شدند. كامران پول زيادي از خودش خرج نكرد و نود در صد پروژه را بانك تأمين اعتبار فوري كرد و مصطفي يك ريال از بانك وام نگرفت و همه كار را با سرمايه شخصي خود انجام داد، شهرداري منطقه و ادارات محل همه به كامران كمك كردند بهجاي دوسال يك سال و نيم پروژه او افتتاح شد در ايران شهرداري و اعضا شوراي شهر و ...... امدند و در پروژه مصطفي بهدنبال اخاذي افتادند و چون رشوه جرم است و او اين كار را انجام نداد هزار سنگ جلويش انداختند و بسياري ناگفتهها كه انسان از بيان آن شرم دارد نتيجه اين است كه پس از شش سال كار پروژه متوقف و تمام پول و سرمايه گذاري او از بين رفته است. اهالي مازندران بدانند كه افراد فاسد فقط سرمايه مصطفي را از بين نبردند بلكه اولين چيزي را كه از بين بردندحيثيت و اعتبار مازندران است و امكان رشد اقتصادي و رفع بيماري و فقر این استان سرسبز است، چرا كه بهقول سعدي وقتي ادم غريبي به محلي ميآيد و ميخواهد رونق و شكوفايي را به آن محل هديه كند و خاطرش ازرده ميگردد آن منطقه سرنوشتي جز تيره روزي و تباهي نخواهد داشت. اميدوارم با حمايت همه جانبه مسولان مازندران پروژه مصطفي كه قرار بود پروژه نمونه استان باشد زودتر افتتاح شود
*با اطلاعات دقيق شما معلوم است كه افرادی مانند شما نمونههای سرمايهگذاري را رصد ميكنند. درست است؟
بله، سرمايه از ناامني ميگريزد همانند جمعيت گنجشگ بر درختى است كه اگر با تير كمان صياد يكي از آنها هدف قرار گيرد مابقي روي درخت نميمانند و ميپرند. يكي از دوستان ما قصد داشت در حد پانصد ميليون دلار در خطه شمال سرمايهگذاري كند و يكسال مطالعه كرد و آماده اين كار بود تا اينكه دوست ايشان از ايران آمد و گفت در ايران و مازندران اقدام به سرمايهگذاري كرده است. در آنجا يك باند كلاهبردار سرمايه او را ميبرند بهعنوان مثال مهندسي كه مجري پروژه او بوده تمام مداركش جعلي بود و حتي ديپلم نداشته است. حتي عقدنامه زنش هم و مدارك مهندسي همه و همه جعلي است خوب آن شخص يك مهندس ناظر استخدام ميكند تا بر كار اولي نظارت كند و مهندس ناظر با پيمانكار شياد تباني ميكنند و تمام سرمايه او را بالا ميكشند و نه تنها كاري نميكنند كه زميني كه براي انجام اين پروژه خريداري شده را از بين ميبرند در نهايت او به قصد دادخواهي به دادگستري محل مراجعه ميكند. آن مرد شياد به سرمايهگذار محترم ميگويد تو موفق نميشوي. روش من بيست/ هشتاد است يعني از هر يك ميليارد كلاهبرداري بيست در صد آنرا خرج ميكنم و هشتاد در صد براي خودم باقي ميماند. او توجه نميكند ولي متاسفانه كسي به شكايت او توجهي ندارد و سريع پرونده بسته ميشود اين بار آن شياد به عنوان افترا از سرمايهگذار شكايت ميكند و خيلي سريع به كار افرين دستبند ميزنند و كلى او راشكنجه ميكنند و وسايلش و حتي ساعت دستش را سرقت ميكنند و در بازداشت به او ميگويند اين معجزه همان بيست در صد خرج پول خودت است و ...... حال آن سرمايهگذار ايراني وقتي اين داستان غم انگيز را شنيد از سرمايهگذاري در ايران منصرف شد چرا كه نميخواست به سرنوشت آن يكي دچار شود و رفت در سنگاپور و تايلند سرمايهگذاري كرد و با حمايت مسئولان آن كشورها زودتر از موعد مقرر كارهایش به انجام رسيد.
ما بايد قبول كنيم وقتي بهجاي مرد شياد و مال برده به دست مال باخته و سرمايهگذار دستبند ميزنيم بارمان بار نخواهد شد و فقر و بيكاري و اعتياد روز به روز افزايش پيدا خواهد كرد چرا كه با دستان خود ريشه درخت پر ثمر را مي خشكانيم و فلسفه اين كه رهبري حكيم ايران بارها فساد را مهمترين مانع رشد اقتصادي دانستهاند همين است چرا چين پيشرفت ميكند چون اگر در آنجا يك كلاهبردار موجب توقف وتخريب يك پروژه ملي شود در همان محل اعدام ميشود نه اينكه ان شياد صاحب پروژه را تنبيه و مجازات كند كه چرا آمدهای و سرمايهگذاري كردهاي و چرا براي حق خود به
دادگستري مراجعه نمودهاي ؟!