
- منتشر شده در شنبه, 29 تیر 1398 10:00
تکراری و بیحاصل !
- توضیحات

کاش در سرزمینی زندگی میکردیم که مدیرانش عزمی برای «حل مسأله» و «رفع مشکلات» داشتند. در آنصورت حتماً به این مدیران توصیه میکردیم که چند دقیقه با کارشناسان و نخبگانی که اتفاقاً در مازندران، گیلان و گلستان زیادند، بنشینند و در گام نخست اقدام به شناخت موضوع کنند و از روش «جان دیویی» با عنوان معروف «حل مسأله» کمک بگیرند و گام به گام مشکل را شناسایی و حل کنند.
متأسفانه نمایندگان و مدیران استان عادت کردند در مرحله «طرح مسأله» بمانند و از این گام فراتر نروند. در آخرین روزِ کاری مجلس در هفته گذشته «علی اسماعیلی» یکی از اعضای مجمع نمایندگان مازندران در اقدامی خلّاقانه! طیف متنوعی از مشکلات پسماند و محیط زیست، تبعات حضور مسافران و مشکلات مربوط به ضعف زیرساختهای گردشگری استان را بهخوبی بیان کرد و در پایان بدون اینکه راه حلی پیشنهاد کند و حتی بدون اینکه احساس کند که در مقام نماینده مردم، وظیفه دارد این مشکلات را با مدیران ارشد کشوری در میان بگذارد تا تدبیری اندیشیده شود و در نهایت مشکل حل شود، از «سمند سخن» پیاده شد و دردناکتر اینجا بود که طرفداران نماینده نور و محمودآباد در شبکه مجازی اقدام به انعکاس گسترده این مشکلات بهعنوان عملکرد بزرگ نماینده کردند، مشکلاتی که در همین روزنامه «خبرشمال» در یکسال اخیر بیش از ده بار انعکاس داد و از مدیران و نمایندگان خواست به فکر راه حل باشند.
کاش در سرزمینی زندگی میکردیم که در میان طرفداران چنین نمایندهای، یک انسان صادق پیدا میشد و به وی میگفت: کار یک نماینده، تنها طرح و بیان مشکلات مردم و محیط زیست شهر نیست، یک نماینده نیز باید همانند مدیران در اندیشه تعریف اعتبار خاص یا تعیین راهکار برای حل مشکلات باشد و اساساً اگر قرار باشد نماینده نیز تنها به طرح مشکل، بسنده کند چه تفاوتی بین «رسانهها» و «عضو خانه ملت» است و همچنین کاش یک تن صراحتاً به اسماعیلی میگفت: حقوق قابل توجهی که از قوه مقننه میگیرد حلال نیست مگر در قبال گامهای عملیِ منتهی به نتیجهای که برای حل همین مشکلات بر میدارد.
کاش در سرزمینی زندگی میکردیم که مدیران حوزه اجتماعی و فرهنگیاش میدانستند که «نشاط اجتماعی» در دنیای پیچیده و زندگی پرتنش امروزی، همانند اکسیژن برای جامعه انسانی «ضروری» است، شاید برای افزایش نشاط اجتماعی به نسخههای تکراری و بیحاصل همانند امضای تفاهمنامه و بسنده نمیکردند.
استاندار مازندران که احتمالاً بهتر از هر کسی بر «ضرورت نشاط اجتماعی» و همچنین «ذاتِ دستورناپذیر این مقوله» اشراف دارد در دیدار با مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد مازندران خواستار تحقق نشاط اجتماعی در استان شد.
احمد حسینزادگان در این دیدار گفت: «نشاط اجتماعی» لازمه ارتقای سلامت جامعه است و از همه دستگاههای استان خواست تا در این زمینه کمککار اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی باشند.
استاندار مازندران پیش از این نیز بارها بر اهمیت «نشاط اجتماعی» با همکاری کلیه دستگاهها تاکید داشت و آن را از رویکردهای دولت تدبیر و امید در حفظ سلامت جامعه و کاهش آسیبهای اجتماعی دانست.
حسینزادگان همچنین گفت: شادی و نشاط یکی از نیازهای ضروری جامعه و مردم است و در جامعه شاداب ضمن کم شدن بیماریها و امراض جسمی، آسیبهای اجتماعی هم کاهش مییابد.
آنچه که استاندار مازندران بهدرستی گفت را همه میدانیم و بارها گفتهایم مقوله نشاط اجتماعی در نهایت به کاهش آسیبهای فردی و اجتماعی اعماز اعتیاد، طلاق، انواع بداخلاقی و پرخاشگری و در نهایت کاهش ورودی پروندههای دادگستری میانجامد، آنچه که قابل درک نیست این است که لوازم تحقق نشاط اجتماعی در جایی خارج از ادارهکل فرهنگ و ارشاد مازندران است پس چرا استاندار از مدیرکل جدید این اداره خواستار تحقق نشاط اجتماعی شد؟
ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران توان و امکان برنامهریزی برای اجرای کنسرت و جشنوارههای مختلف فرهنگی را دارد اما زمانیکه اقتصاد راکد، جیبها خالی و سفره مردم کوچک است طبیعتاً استقبال شایانی نیز از برنامههای نشاطافزا نمیشود پس بیراه نیست اگر بگوییم این ادارهکل کمترین سهم را در تحقق «نشاط اجتماعی» دارد یا به بیان درستتر، آخرین حلقه در مجموعه دستگاههایی است که برای افزایش نشاط و شادی در جامعه، نقش دارند و «اقتصاد» نخستین و محوری ترین حلقه از این رنجیر است.
یکی از سنجیدهترین گامها برای تحقق «نشاط اجتماعی»، ترمیم اقتصاد است چون فردی که به دلیل فقر در نیازهای اولیه زندگی خود مانده است، نه امکان و نه تمایل قلبی برای شرکت در برنامههای فرهنگی دارد.
اگر صد توصیه به مدیرکل فرهنگ و ارشاد شود و صد تفاهمنامه افزایش نشاط اجتماعی نیز به امضای مدیران ارشد استان و نمایندگان برسد، تا روزیکه آمار بیکاری فارغالتحصیلان در استان بالا و حقوق کارمندان ثابت است و نرخ تورم شیب ملایم رو به بالا دارد و تا روزیکه حقوق کارگر بازنشسته البرز مرکزی دو میلیون تومان است و گوشت کیلویی صد هزار تومان، سخن از تحقق نشاط اجتماعی، یک شوخی تلخ با مزاج جامعه است.
پیشنهاد میکنیم مدیریت ارشد استان اگر بهدنبال «تحقق نشاط اجتماعی» است به جای دستور به مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد مازندران، در زمینه استفاده از توان بالای جوانان در رأس ادارات استفاده کند و همچنین از ظرفیت عظیم زنان استان در مدیریت بهره ببرد و بهطور ویژه در سال جاری که انتخابات مجلس در پیش است به معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی میدان دهد تا به جای اینکه از پشت این تریبون به پشت تریبونی دیگر برود و «فصیح» و «شیوا» سخن بگوید، طرحی برای خارج کردن احزاب و گروههای سیاسی از سکوت و رکود بنویسد و خواهان افزایش مشارکت سیاسی این گروههای مرجع شود.
آنچه که گفته شد البته به موازات تزریق رونق یا آرامش به اقتصاد استان میتواند به تحقق نشاط اجتماعی کمک کند و یک نگاه دقیق به این چند سطر اخیر، تأیید میکند سررشته غالب راهکارهای افزایش نشاط اجتماعی نه در دست مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد مازندران که در دست
استاندار است.